گویش مازندرانی مرکب از چند زبان کهن است که اسکلت اصلی آنرا زبان فارسی تشکیل میدهد. و چون بیشتر افعال آنرا فعلهای فارسی و یا آندسته از افعالی که ریشه ی فارسی دارند تشکیل می دهد ، گویش مازندرانی (طبری) زیر شاخه ی زبان فارسی محسوب می گردد.البته در اینجا منظور از فارسی ، زبان فارسی امروزی نیست بلکه منظور فارسی میانه است یعنی آن زبانی که در دوران ساسانیان بدان تکلم می شده است ، با اندکی تغییر. حتی در بعضی موارد واژه هایی از فارسی هخامنشی و ساسانی با تغییر در لهجه ،هم اکنون نیز در مازندران کاربرد دارد که به مثالهایی از آن اشاره خواهم کرد.برای همین است که بی گمان گویش مازندرانی ، گنجینه ای از زبان فارسی است. پس از کلمات فارسی بدنه ی اصلی گویش مازندرانی را واژه های طبری ،یعنی زبان باستانی مازندران (تپورها) تشکیل می دهد این واژه ها که هم اکنون نیز استعمال می شوند قطعا ریشه ی فارسی ندارند. در کنار آن به مقدار کمتر واژه هایی به زبان سانسکریت نیز در گویش مازندرانی وجود دارد.علاوه بر آن آقای طیار لموکی مولف کتاب مازندران باستان معتقد است برخی از واژه های مورد استعمال در گویش طبری ریشه ی سومری دارند مثلا در زبان سومر باستان به گوسفند جوان می گفتند: سی لا (sila) ،این واژه با همین معنی در مازندرانی (silek) تلفظ می شود.حال به چند مثال دیگر در مورد واژه های فارسی کهن ،میانه و طبری که هم اکنون نیز در گویش مازندرانی استعمال می شوند توجه کنید.
در زبان فارسی هخامنشی واژه ی وهرگ (vahrag) به معنی گرگ است ،در مازندرانی برای گرگ از واژه ی ورگ (verg) استفاده می شود. در گویش مازندرانی برای پر حرفی از کلمه ی ساسانی سرو وش ( serovesh) استفاده می شود که ریشه ی سرایش را در این واژه می بینیم یا کلمه ی ساسانی ورزو (verzo)به معنی گاو نرکه مازندرانی آن با همین معنی ورزا (verza) تلفظ می شود. .خاطر نشان می کنم که تقریبا بیشتر افعال ولغات فارسی مورد استفاده در مازندرانی مانند مثال فوق دارای ریشه ی فارسی میانه هستند.
مثالی از چند واژه ی طبری ازانبوه کلمات این زبان باستانی که در مازندرانی امروزی کاربرد دارند:
طبری..................................................................فارسی
ددا (deda)..................................................................خواهر
گگه (gageh).................................................................برادر
ریکا (rika)...................................................................پسر
کیجا (kiga)...................................................................دختر
لاچ (lach) ....................................................................دهان
اری (ari) .....................................................................لثه
کش (kash) ..................................................................پهلو
تلا (tela) ....................................................................خروس
کرک (kerk) ................................................................مرغ
این نمونه ا ی کوچک از واژه های طبری بود که برای آشنایی خوانندگان گرامی دراین مقال آوردم.
متاسفانه در سالهای پس از انقلاب گروهی ازآقایان برای اینکه خود را مسلمان تر از دیگران جلوه دهند هنگامی که به مازندرانی صحبت می کنند انبوهی از لغات عربی را بکار می برند و خانمها نیز از مازندرانی صحبت کردن پرهیز می کنند و فارسی حرف زدن را برای خود کلاس!!! میدانند . این هجوم به گویش مازندرانی در این سالها چنان گسترده شده که بیم نابودی آن نیز می رود تا جایی که در دورافتاده ترین روستاها نیز می توان کودکان مازندرانی ای را دید که به فارسی امروزی (مدل پایتخت) صحبت می کنند. ادامه دارد.............................